جامی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

مثنوی شمارۀ 3 : در تعریف عمارت سلطان حسین

1. بنامیزد چه دلکش منزلست این

2. نه آب و گِل همه جان و دلست این

3. بسی مَه بر فلک منزل بریده

4. به عمر خود چنین منزل ندیده

5. تصوّر کن چو یک شخص این جهان را

6. که باشد همچو چشم این خانه آن را

7. کسی کان شخص را انسان عين است

8. جهان مردمی سلطان حسین است

9. گِلش گویی ز مشک چین سرشتند

10. که نامش خانۀ مشکین نوشتند

11. ز هر لاله به سقف آن نمونه

12. مگر شد لاله زاری باژگونه

13. ز دیوارش زگچ گل ها بریده

14. گُلِ کافوریست از گِل دمیده

15. منقش از زر حل هر دَرِ او

16. دری از خُلد در هر منظر او

17. مروّح خانه ای دان از جنانش

18. که باشد حوض کوثر در میانش

19. میان حوض نرگس دان سیمین

20. برو فوّاره های نرگس آیین

21. ز هر نرگس جهنده آب از آن سان

22. که گاه شادی آب از چشم جانان

23. به گرد حوض جویی پر خم وتاب

24. چو مار سیمگون پیچان درو آب

25. چو لطف حوض و جوی آن روان دید

26. گه بیرون شدن بر خویش پیچید

27. به سعی شاه شد این خانه آباد

28. چوتاريخ عمارت فرّخش باد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست
* تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
* جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
شعر کامل
سعدی
* همه را هست همین داغ محبت که مراست
* که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
شعر کامل
سعدی