جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 16

1. از خار خار عشق تو در سینه دارم خارها

2. هردم شکفته بر رخم زان خارها گلزارها

3. از بس فغان و شیونم چنگیست خم گشته تنم

4. اشک آمده تا دامنم از هر مژه چون تارها

5. ره جانب بستان فگن کز شوق تو گل در چمن

6. صد چاک کرده پیرهن شسته به خون رخسارها

7. تا سوی باغ آری گذر سرو و صنوبر را نگر

8. عُمری پی نظاره سر برکرده از دیوارها

9. زاهد به مسجد برده پی حاجی بیابان کرده طی

10. آنجا که کار نقل و می بیکاریست این کارها

11. هر دم فروشم جان ترا بوسه ستانم در بها

12. دیوانه ام باشد مرا با خود بسی بازارها

13. تو داده بار هر خسی من مرده از غیرت بسی

14. یکبار میرد هر کسی بیچاره جامی بارها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو رستم پدر باشد و من پسر
* نباید به گیتی کسی تاجور
شعر کامل
فردوسی
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی
* آسمان از تلخکامیهای ما آسوده است
* حقه خشخاش را دلگیری از تریاک نیست
شعر کامل
صائب تبریزی