سنایی_حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقهالباب الاوّل: در توحید باری تعالی (فهرست)

شمارهٔ 24-حکایت

1. کرد روزی عمر به رهگذری

2. سوی جوقی ز کودکان نظری

3. همه مشغول گشته در بازی

4. کرده هریک همی سرافرازی

5. هریکی از پس مصارعتی

6. بنمودی ز خود مسارعتی

7. برکشیده برای خطّ و ادب

8. جامه از سر برون به رسم عرب

9. چون عمر سوی کودکان نگرید

10. حشمتش پردهٔ طرب بدرید

11. کودکان زو گریختند به تفت

12. جز که عبدالله زبیر نرفت

13. گفت عمّر ز پیش من به چه فن

14. تو بنگریختی بگفتا من

15. چه گریزم ز پیشت ای مُکرم

16. نه تو بیدادگر نه من مُجرم

17. نزد آنکس که دید جوهر خود

18. چه قبول و چه رد چه نیک و چه بد

19. میر چون جفت دین و داد بود

20. خلق را دل ز عدل شاد بود

21. ور بود رای او سوی بیداد

22. ملک خود داد سر به سر بر باد

23. نیک باشی ز دردسر رستی

24. ور بدی جمله عهد بشکستی

25. چون گرفتی ز عدل توشهٔ خویش

26. مرکب تو بود دو منزل پیش

27. آنچنان شو به حیرت آبادش

28. که دگر یاد ناید از یادش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بجای سخن گر بتو جان فرستم
* چنان دان که زیره بکرمان فرستم
شعر کامل
سیف فرغانی
* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ
* با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
* هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
شعر کامل
حافظ