سعدی_دیوانملحق ها و مفرد ها (فهرست)

شمارهٔ 2

1. می‌ندانم چکنم چاره من این دستان را

2. تا به دست آورم آن دلبر پردستان را

3. او به شمشیر جفا خون دلم می‌ریزد

4. تابه خون دل من رنگ کند دستان را

5. من بیچاره تهیدستم ازان می‌ترسم

6. که وصالش ندهد دست تهیدستان را

7. دامن وصلش اگر من به کف آرم روزی

8. ندهم تا به قیامت دگر از دست آن را

9. در صفاتش نرسد گرچه بسی شرح دهد

10. طوطی طبع من آن بلبل پردستان را

11. هوس اوست دلم را چه توان گفت اگر

12. دست بر سرو بلندش نرسد پستان را؟

13. نرگس مست وی آزار دلم می‌طلبد

14. آنکه در عربده می‌آورد او مستان را

15. گر ببینم رخ خوبش نکنم میل به باغ

16. زانکه چون عارض او نیست گلی بستان را

17. هر که دیدست نگارین من اندر همه عمر

18. به تماشا نرود هیچ نگارستان را

19. نیست بر سعدی ازین واقعه و نیست عجب

20. گر غم فرقت او نیست کند هستان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع
* در میان آتش سوزنده جای خواب نیست
شعر کامل
رهی معیری
* سر مرد جنگی خرد نسپرد
* که هرگز نیامیخت کین با خرد
شعر کامل
فردوسی
* دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد
* من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد
شعر کامل
حافظ