اوحدی_دیوانرباعی ها (فهرست)

رباعی شمارهٔ 18

1. از لعل تو کام دل و جان نتوان خواست

2. فاشش نتوان گفت و نهان نتوان خواست

3. پرسش کردی به یک زبانم شب دوش

4. و آن عذر کنون به صد زبان نتوان خواست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی
* از پرده عراق به عشاق تحفه بر
* چون راست و بوسلیک خوش الحانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
* در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
شعر کامل
سعدی