مولوی_مثنوی معنویدفتر ششم (فهرست)

شماره 23 - تشبیه مغفلی کی عمر ضایع کند و وقت مرگ در آن تنگاتنگ توبه و استغفار کردن گیرد به تعزیت داشتن شیعهٔ اهل حلب هر سالی در ایام عاشورا به دروازهٔ انطاکیه و رسیدن غریب شاعر از سفر و پرسیدن کی این غریو چه تعزیه است

1. روز عاشورا همه اهل حلب

2. باب انطاکیه اندر تا به شب

3. گرد آید مرد و زن جمعی عظیم

4. ماتم آن خاندان دارد مقیم

5. ناله و نوحه کنند اندر بکا

6. شیعه عاشورا برای کربلا

7. بشمرند آن ظلمها و امتحان

8. کز یزید و شمر دید آن خاندان

9. نعره‌هاشان می‌رود در ویل و وشت

10. پر همی‌گردد همه صحرا و دشت

11. یک غریبی شاعری از ره رسید

12. روز عاشورا و آن افغان شنید

13. شهر را بگذاشت و آن سوی رای کرد

14. قصد جست و جوی آن هیهای کرد

15. پرس پرسان می‌شد اندر افتقاد

16. چیست این غم بر که این ماتم فتاد

17. این رئیس زفت باشد که بمرد

18. این چنین مجمع نباشد کار خرد

19. نام او و القاب او شرحم دهید

20. که غریبم من شما اهل دهید

21. چیست نام و پیشه و اوصاف او

22. تا بگویم مرثیه ز الطاف او

23. مرثیه سازم که مرد شاعرم

24. تا ازینجا برگ و لالنگی برم

25. آن یکی گفتش که هی دیوانه‌ای

26. تو نه‌ای شیعه عدو خانه‌ای

27. روز عاشورا نمی‌دانی که هست

28. ماتم جانی که از قرنی بهست

29. پیش مؤمن کی بود این غصه خوار

30. قدر عشق گوش عشق گوشوار

31. پیش مؤمن ماتم آن پاک‌روح

32. شهره‌تر باشد ز صد طوفان نوح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
* بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
شعر کامل
حافظ
* پیر گردیدی و کشت املت زرد نشد
* بوی کافور شنیدی و دلت سرد نشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
* جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
شعر کامل
سعدی