حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 324

1. گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم

2. همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم

3. به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام

4. خون دل عکس برون می‌دهد از رخسارم

5. پرده مطربم از دست برون خواهد برد

6. آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم

7. پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب

8. تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم

9. منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن

10. از نی کلک همه قند و شکر می‌بارم

11. دیده بخت به افسانه او شد در خواب

12. کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم

13. چون تو را در گذر ای یار نمی‌یارم دید

14. با که گویم که بگوید سخنی با یارم

15. دوش می‌گفت که حافظ همه روی است و ریا

16. بجز از خاک درش با که بود بازارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون گشودی به شکر خنده لب از بی مغزی
* از سر خود مشو ای پسته خندان غافل
شعر کامل
صائب تبریزی
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* معلم گومده تعلیم بیداد آن پَری رو را
* که جز خوی نکو لایق نباشد روی نیکو را
شعر کامل
جامی