حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 187

1. دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

2. نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

3. عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش

4. که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

5. ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند

6. هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

7. طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک

8. چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

9. تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار

10. که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

11. ز بخت خفته ملولم بود که بیداری

12. به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند

13. بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد

14. مگر دلالت این دولتش صبا بکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* مکن شتاب به رفتن که می رود جانم
* اگرچه عمری و نبود عجب شتاب از تو
شعر کامل
جامی
* زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد
* یک ذره و صد مستی یک دانه و صد سیمرغ
شعر کامل
حافظ