عراقی_عشاق‌نامهفصل پنجم (فهرست)

قسمت ششم-مثنوی

1. هر که را نیست عیش خوش بی‌دوست

2. این مناجات می‌کند: کاری دوست

3. جان ما گوهری است بیش بها

4. کالبدهای ما چو مزبل‌ها

5. اندرین مزبله چه می‌پاییم؟

6. روی بنمای، تا برون آییم

7. گرچه از تو به بوی خرسندیم

8. هم به دیدارت آرزومندیم

9. عاشقا، راز عاشقان بشنو

10. هم ز بی‌دل حدیث جان بشنو

11. گوش کن سر این فسانه ز من

12. گلخنی جان توست و گلخن تن

13. گرچه در جان توست کان علوم

14. در تنت هست گلخنی ز ظلوم

15. آنکه در جان تو را اصول نهاد

16. لقب جسم تو جهول نهاد

17. تا تو از خویشتن برون نایی

18. دیدهٔ دل به دوست نگشایی

19. چون برون آمدی، فدا کن جان

20. تا ببینی مگر رخ جانان


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برف پیری می‌نشیند بر سرم
* همچنان طبعم جوانی می‌کند
شعر کامل
سعدی
* سخن خویش به بیگانه نمی‌یارم گفت
* گله از دوست به دشمن نه طریق ادب‌ست
شعر کامل
سعدی
* خوشا دردی که از چشم بداندیشان نهان باشد
* خوشا چاکی که چون خرما به جیب استخوان باشد
شعر کامل
صائب تبریزی