عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 14

1. از پرده برون آمد، ساقی، قدحی در دست

2. هم پردهٔ ما بدرید، هم توبهٔ ما بشکست

3. بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا

4. چون هیچ نماند از ما آمد بر ما بنشست

5. زلفش گرهی بگشاد بند از دل ما برخاست

6. جان دل ز جهان برداشت وندر سر زلفش بست

7. در دام سر زلفش ماندیم همه حیران

8. وز جام می لعلش گشتیم همه سرمست

9. از دست بشد چون دل در طرهٔ او زد چنگ

10. غرقه زند از حیرت در هرچه بیابد دست

11. چون سلسلهٔ زلفش بند دل حیران شد

12. آزاد شد از عالم وز هستی ما وارست

13. دل در سر زلفش شد، از طره طلب کردم

14. گفتا که: لب او خوش اینک سرما پیوست

15. با یار خوشی بنشست دل کز سر جان برخاست

16. با جان و جهان پیوست دل کز دو جهان بگسست

17. از غمزهٔ روی او گه مستم و گه هشیار

18. وز طرهٔ لعل او گه نیستم و گه هست

19. می‌خواستم از اسرار اظهار کنم حرفی

20. ز اغیار نترسیدم گفتم سخن سر بست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
* تو را که گفت که در روی خوب حیران باش
شعر کامل
حافظ
* گر کسی وصف او ز من پرسد
* بیدل از بینشان چه گوید باز
شعر کامل
سعدی
* به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز
* که گر بدو رسی از شرم سر فروداری
شعر کامل
حافظ